ورود کاروان به شام


گفت: الساعه سر يكى از خارجى ‏ها را كه بر يزيد خروج كرده است آورده‏اند.
گفتم: آن خارجى كيست!؟ گفت: حسين بن على عليهما السلام است. من صبر كردم تا خادم خارج شد و آنچنان طپانچه بصورت خود زدم كه ترسيدم چشمم نابود شود،
سپس گچها را از دست خود شستم و از پشت قصر فرود آمدم و وارد كوفه شدم.
در آن حينى كه من ايستاده بودم و مردم در انتظار ورود اسيران و سر شهيدان بودند ناگاه ديدم تعداد چهل هودج بر پشت چهل شتر نصب شده كه زنان و دختران فاطمه زهراء در ميان آنها جاى دارند. ناگاه حضرت على بن الحسين عليه السلام را ديدم كه سوار بر شتر عريان و خون از رگهاى گردنش روان بود و آن بزرگوار در حالى كه گريان بود اشعارى را ميفرمود كه مطلع آنها اين بود:

اى امت بد رفتار خدا شما را از باران رحمت خود سيراب نكند
اى امتى كه احترام جد ما را در باره ما مراعات نكرديد

سپس ام كلثوم سر خود را از محمل خارج كرد و به اهل كوفه گفت: اى اهل كوفه! آرام باشيد. مردان شما ما را ميكشند و زنان شما براى ما گريه ميكنند!؟ خدا در روز قيامت بين ما و شما داورى خواهد كرد. در آن حينى كه آن بانو آنان را مخاطب قرار داده بود ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهيدان را كه سر امام حسين در جلو آنان بود آوردند.

و هو رأس زهرى قمرى اشبه الخلق برسول اللَّه.

يعنى سرى بود نورانى، نظير ماه، شبيهترين مردم بود برسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله محاسن شريف امام حسين نظير شبه مشكى و رنگ خضاب از آن رفته بود. صورت آن حضرت مثل ماه تابان و گرد بود. نيزه سر و محاسن آن امام مظلوم را بطرف راست و چپ حركت ميداد. هنگامى كه زينب عليها السلام متوجه سر مبارك امام حسين شد.

فنطحت جبينها بمقدم المحمل

يعنى پيشانى خود را بنحوى بجلو محمل زد كه ديدم خون از زير مقنعه آن بانو خارج شد. سپس با يك قطعه پارچه به سر امام حسين اشاره كرد و اشعارى را خواند كه مطلع آنها اين است:

اى ماه شب اول، اكنون كه بسر حد كمال رسيد
خسوف او را بناگهانى ربود و غروب او را ظاهر نمود...

زندگانى حضرت امام حسين عليه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار) ؛ ؛ ص146 مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - نجفي، محمد جواد، زندگانى حضرت امام حسين عليه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار)، 1جلد، اسلاميه - تهران، چاپ: سوم، 1364 ش.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 18 آبان 1392برچسب:ورود کاروان به شام, | 16:31 | نویسنده : مجید حیدری |